نکات اساسی در مورد ترجمه - بخش اول

نکات اساسی در مورد ترجمه - بخش اول

در بیشتر موارد عموماً تکیه بر سه شرط اساسی است که مترجم باید داشته باشد. البته بعضی شرط های بیشتری را نیز قائل شده اند. یکی اینکه مترجم به زبان مادری خودش مسلط باشد. دیگر اینکه زبان اصلی متن را خوب بداند یعنی از لحاظ علمی به خود زبان تسلط داشته باشد. و سوم این که با موضوعی که می خواهد ترجمه کند آشنایی کافی داشته باشد و مثلاً متنی که موضوع آن فلسفی یا ادبی یا پزشکی و یا غیره است باید مفاهیم و اصطلاحات آن رشته به حدی برای مترجم مأنوس باشد که محتوای مطلب مانند موم در دستش باشد، در غیر این صورت نمی تواند ترجمه روان و زیبایی ارائه دهد. حالا اشاراتی به این سه بخش که از آثار اساتید استفاده کرده ام و خودم هم در حین عمل با آن برخورده ام، می نمایم.

یک مترجم فارسی زبان که می خواهد متنی را به زبان خودش برگرداند باید زبان فارسی را در عمق روح و جان خود جای داده باشد. به بیان دیگر خود باید یک نویسنده باشد. مترجمی که برای نوشتن یک مقاله دچار زحمت است و دراستفاده از دستورفارسی و بکارگیری لغات دچار مشکل است هیچ گاه نمی تواند یک مترجم خوب باشد. با کمال تأسف بسیاری از ترجمه هایی که در زمینه های دینی انجام گرفته است دچار این بیماری است. قبلاً عده ای تصور می کردند که چون فارسی زبان مادری آنها است، می توانند همانطوری که حرف می زنند بنویسند و حال آنکه اینطور نیست. حرکت نویسندگی طی سال های اخیر تا اندازه ای در حوزه های علمیه شروع شده است. اگر خواهران و برادران به نوشته هایی از قبیل «جامع الشواهد» که ترجمه فارسی شعرهای عربی مندرج در کتب درسی حوزه ها در آن است مراجعه کنند، متوجه خواهند شد که فهمیدنش چقدر دشوار است. این نوع متون در حوزه های دینی خوانده می شد ولی خیلی مورد توجه قرار نمی گرفت چرا که به فارسی روان ترجمه نشده بود تا ابزار کار قرار گیرد. بنابراین طبیعی است کسانی که در خواندن فارسی با این محیط خو گرفته بودند نتوانند متن یا تألیف خوبی به فارسی داشته باشند، چه رسد به یک ترجمه خوب. در سال ۵۵-۵۶ بود که بنده مشغول ترجمه یک کتاب فلسفی بودم، یکی از اساتید بزرگوار به من توصیه کردند اصلاً روزنامه و مجله نخوانم و به مطالعه کلیله و دمنه، مرزبان نامه و گلستان سعدی و نظیر اینها بپردازم و این کار بسیار مؤثر و سودمند بود. البته اگر مترجم در روز ۵۰ تا ۱۰۰ صفحه کتاب ادبی بخواند تأثیر فراوانی در کارش دارد. بنابراین باید دید که ما با زبان فارسی چه اندازه ممارست داشته ایم. آن قدر باید نوشت و تمرین کرد تا بتوانیم مثل یک مؤلف کار بکنیم و وقتی به یک متن روان رسیدیم آن وقت می توانیم ترجمه را به قالب آن دربیاوریم البته این کار خیلی دشوار است چون ترجمه همیشه رنگ ترجمه دارد. کلمات از هم بریده است، جمله ها جا نیفتاده است فاعل، مفعول حروف و پیوند جمله تابع متنی است که ترجمه می شود و اگر بخواهد این ایرادها برطرف شود باید ابتدا به آن زبان مسلط شود و بعد از آنکه مطلبی را به قالب ترجمه درآورد، مروری بکند و ببیند که به صورت تألیف درآمده یا نه؟ به هر حال یکی از هنرهای مترجم این است که آنچنان روان بنویسید که ترجمه اش رنگ ترجمه نداشته باشد، بلکه مانند تألیف چنان هماهنگ و روان و یک دست باشد که خواننده در آن احساس دست انداز و سنگ راه نکنند بدین منظور گاه لازم است یک جمله تقطیع شود یا حروف و کلماتی مثل «هم» «دیگر» نیز یا از این قبیل چاله پرکن های کلام را اضافه کرد تا کلام جا بیفتد و آثار ترجمه در آن مشاهده نشود و الا اگر صیغه ترجمه داشته باشد همواره خواننده آن اثر احساس یک جا خوردن ها و به اصطلاح دست اندازهایی می-کند که در شأن ترجمه نیست. این کار در صورتی حاصل می شود که مترجم به زبان مادریش، به زبانی که می خواهد متن را به آن ترجمه کند تسلط کافی داشته باشد. به دانشجویان عزیز توصیه می کنم که با متون فارسی ممارست فراوان کنند یعنی کتبی که اساس و بنیاد زبان ما را تشکیل می دهند- مثل گلستان، بوستان، دیوان حافظ، آثار فردوسی و مولوی، تفسیر کشف الاسرار و ادب خوب معاصر را آن قدر بخوانند که اصلاً جزیی از روح و ذهن و اندیشه و تفکرشان شود تا بعداً بتوانند از الفاظ آنها استفاده کنند. خیلی از لغات و ترکیبات هم در این آثار وجود دارد که اگر فرد به آن مسلط باشد می تواند از آن به عنوان گنجینه ی لغات و جمله بندی استفاده نماید ما قبلاً برای بخش هوشبری در بیمارستان ها کلمه بیهوشی می-دیدیم. اما مدتی پیش که شاهنامه را مرور می کردم به کلمه «هوش بری» که هم اکنون در نامگذاری به کار می رود برخوردم که فردوسی آن را بسیار خوب به کار برده است: بفرمود تا داروی هوش بر پرستنده آمیخت با نوش در به همین شکل باید زوایای زبان برای مترجم جا افتد و در ذهنش واقعاً رسوخ کرده باشد تا اینکه به موقع بتواند از آن استفاده کند. خلاصه زبان فارسی یک ترکیب و بافت و زیبایی خاصی دارد و کسانی که این شکل برایشان جا نیفتاده است واقعاً بیخود وقت خود را تلف و زبان را هم تباه و خراب می کنند و پس از مدتی هم ترجمه برایشان صورت کاسبی و تجارت پیدا می کند. دیگر از گفتن موارد این کاسبی و سوادگری صرف نظر می کنم.

 

آخرین مطالب

مدارک لازم برای اپلای دانشگاه کانادا

مدارک لازم برای اپلای دانشگاه کانادا

آشنایی با مدارک لازم برای اپلای دانشگاه کانادا از ضروری ترین اقدامات اولیه محسوب می شود. کشور کانادا یکی از بهترین مقاصد جهت مهاجرت تحصیلی است. زیرا، این کشور سالانه بیش از 90 هزار دانشجو از

ادامه مطلب »
ترجمه مدارک - دارالترجمه رسمی دانش فردا

چگونه مدارک خود را ترجمه کنیم؟

در دنیای امروزی که ارتباطات بین‌المللی روز به روز در حال گسترش است، ترجمه مدارک به یکی از نیازهای اساسی افراد و سازمان‌ها تبدیل شده است. برای ارتقاء همکاری‌های بین‌المللی، تحصیل در خارج از کشور، یا

ادامه مطلب »
تضمین کیفیت ترجمه رسمی - چگونه بهترین را انتخاب کنیم؟

تضمین کیفیت ترجمه رسمی | چگونه بهترین را انتخاب کنیم؟

مقدمه ترجمه رسمی یکی از شاخه‌های مهم و حساس ترجمه است که نیاز به دقت، صحت و البته، وفاداری بالایی به متن اصلی دارد. ترجمه رسمی معمولاً مربوط به اسناد و مدارک قانونی، اداری، دیپلماتیک، علمی

ادامه مطلب »
راهنمای جامع نگارش حرفه‌ای رزومه تحصیلی

راهنمای جامع نگارش حرفه‌ای رزومه تحصیلی

مقدمه نوشتن یک رزومه تحصیلی خوب جزو ترجمه رسمی اسناد، یک مهارت کلیدی برای داوطلبانی است که می‌خواهند برای ورود به دوره‌های آموزشی مختلف اپلای کنند. یک رزومه تحصیلی خوب، درجه تحصیلات و تجربیات شما را

ادامه مطلب »